، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

امیرحسین مادربزرگ

دکتر متخصص مغز واعصاب کودکان

1390/4/27 2:13
نویسنده : مادربزرگ
4,393 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره موفق شدم ازیک دکتر مغزواعصاب کودکان نوبت بگیرم و حالا دیگر امیرحسین 7 ماهش شده بود روز نوبت ما وقتی رفتم دنبالشون  که برویم دکتر دیدم پسرم تنها بابچه آمده گفتم مادرش کو گفت مادرش گقت بچه من چیزیش نیست هرکس نوبت گرفته خودش هم ببردش  . من هم بروی خودم نیاوردم سرراه از داروخانه یک شیشه ویک قوطی شیرخشک خریدم ورفتیم (باوجودیکه امیرحسین شیر مادر میخورد وشیشه نمیگرفت با خودم گفتم اگر گرسنه بشود ومجبور بشه می خوره همینطور هم شد چون ما ساعت 12 ظهر رفتیم وساعت 9 شب برگشتیم وامیرحسین چند نوبت شیشه خورد البته نه بامیل ورغبت بلکه بااکراه وسروصدا ولی گرسنه نماند)کار ماطول کشید چون  ابتدا از بچه نوار مغزی میگیرند بعدبچه ویزیت میشود .

دکتر بعد ازمعاینه لخت وشل بودن امیرحسین راتایید کرد ولی دارویی نداد وگفت باید بیشتر بررسی بشه وعلت مشخص شود برای همین برای او آزمایش خون /ام آرآی /نوارعضله /نوشت وقتی آمدیم واینهاراگفتیم دوباره مخالفتها شروع شد (نمیخوام وارد جزییات بشم وبگم که چه حرفاازچه کسانی شنیدم چون ممکن است درآینده امیرحسین این نوشته هارابخوانددلم نمیخواد نظری نسبت به آن اشخاص پیداکند)ولی نتیجه این مخالفتهااین شدکه آزمایش خون بعداز2ماه ام آرآی بعداز3ماه ونوارعضله بعداز5ماه انجام شد ووقتی نتایج رادکتر دیدگفت امیرحسین از تحرک 2ماه وازتکلم 3ماه تاخیرداردوباید سریعا"دارودرمانی .کاردرمانی و گفتاردرمانی را شروع کنیدتااین تاخیروفاصله زیادتر نشود وبرای او5عددآمپول سیتی کولین وشربت نوتروپیل وقرص ویتامین ب1 تجویز کرد .

درهمین روزها دیدم مادر امیرحسین خیلی چاق شده است یک روز از داروخانه baby chek خریدم وبااصرار از اوخواستم آزمایش کند که حدسم درست بود وآزمایش مثبت بود .

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

نی نی توپولی
28 تیر 90 0:57
سلام
چطورید ؟پست جدیدتونو خوندم شما بهترین مادربزرگید به خدا دلسوز وبا گذشت خوش به حال امیر حسین جون که همچین مادر بزرگی داره ان شالله بزرگ شد جبران میکنه.
متشکرم
دانيال
28 تیر 90 11:17
سلام خاله جون
من كدم 67 است ميشه به من هم راي بديد
اگر هم اجازه بديد لينكتون كنم
با احترام
دانيال



سلام عزیزم صاحب اختیارید از توجهت ممنونم
هدي جون
29 تیر 90 14:21
سلام حالتون خوبه ؟؟؟ ميخواستم اگه ميشه به من راااي بدين كد من : 128
مامان احسان دانشمند کوچک
1 مرداد 90 20:28
وای چه مامان بزرک مهربونی
خدا حفظتون کنه

امیر حسین رو هم براتون نگه داره


باسلام / از توجهت ممنونم من هنوز وبلاگ شمارا ندیدم خدا دانشمند کوچولوراهم حفظ کنه
مصطفی
16 مرداد 90 14:41
سلام امیدوارم حال شما و امیرجون خوب باشه عرض کنم ما هم دختری داریم به نام زینب که از قرار معلوم ایشون هم در حرکت و تحرک کمی تاخیر دارند و مسلما ما هم باید زودتر فکری به حالش بکنیم. به همین علت میخواستم بدونم شما برای امیرحسین عزیز چه کارهایی مکرده و یا برنامه دارید که بکنید تا ما هم برای زینبمون از تجربیات شما استفاده کنیم. ممنون میشم اگه ما رو راهنمایی کنید. باز هم بهتون سر میزنم.
سودابه
5 شهریور 90 17:31
عزیزم با خوندن این وب بسیار متاسف شدم ولی خدایی که این هدیه رو تو اغوشت گذاشته با کنج نظری مشکلات را بر طرف می کند شک نکن.امیدوارم خیلی زود در پست جدید خبر سلامتی دلبندتان را بخوانم.امشب سر افطار از صمیم قلب برایش دعا میکنم.
دوست سایبری عزیزم
باسلام
از لطف وتوجهت بسیار ممنونم بادیدن این پیام احساس میکنم تنها نیستم ودل انسان دیگری بیقرار مشکلات من است . خداوند عزیزانتان رابرای شما حفظ کند .
پریسا
12 بهمن 90 23:38
سلام.من 1پسر10ماهه دارم که نرمی داره.1عالمه سوال دارم که میخام ازشمابپرسم.راستش خیلی نگران وناامیدم.ازوقتی متوجه مشکل پسرم شدم بارهاارزوی مرگ کردم.شایدشمابتونیدکمکم کنید.شمارموبراتون میزارم اگه امکان داره بهم زنگ بزنید.ممنونم.09171756218
پریسا
5 اسفند 90 18:09
سلام مادربزرگ.چرادیگه مطلب نمیزاری؟من هرروزبه امیداومدنت سرمیزنم .لطفن جواب بدین


سلام گلم عیدت مبارک خیلی ممنون از توجهت خیلی خوشحال شدم پیامت رودیدم فکر نمیکردم کسی این وبلاگ را پی گیری کند .با عرض پوزش مدتی بخاطر اینکه سرم شلوغ بود نتونستم به وبلاگ سربزنم انشاا... دوباره شروع میکنم (البته کار درمان امیرحسین را ادامه دادم )میبوسمت و برایت آرزوی سربلندی وشادکامی دارم