، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

امیرحسین مادربزرگ

ذهن زیبا

1390/9/12 12:50
نویسنده : مادربزرگ
2,054 بازدید
اشتراک گذاری

از طریق فیس بوک توانستم مرکز توانبخشی ذهن زیبا را پیدا کردم وشماره تلفن آنرا برداشتم و تماس

 گرفتم منشی شماره ام را گرفت وگفت باشما تماس میگیریم روز یکشنبه زنگ زد وگفت دوشنبه می

 توانی بیایید که من نمی توانستم بروم دوباره پنج شنبه زنگ زد و گفت برای شنبه میتوانید بیایید؟ که من

باوجودیکه شنبه خیلی کار دارم قبول کردم وامروز شنبه ١٢/٩/٩٠است وبرای ساعت ٦ بعدازظهر وقت

داریم خیلی  دلم شور می زند چون حالا باگذشت ٢٣ماه از سن امیرحسین واقعا" جای نگرانی داردبخاطر

اینکه امیرحسین اصلا حرف نمیزند تازگی ازاومی پرسیم امیرحسین من را چندتادوست داری میگوید

 """"١٠تا""""فقط همین ! ولی همه چیز رامی فهمد و بااشاره در حد خودش خواسته هایش را حالی ما

میکند .

مادر امیرحسین هم بعد از فوت مادرش خیلی گوشه گیر شده و بیشتر از هرچیز به فکر پدرو برادرانش

است برای مثال چند شب پیش منزل مابودندساعت ١١ شب برادر٢٥ ساله اش که هنوز مجرداست تلفن

زدو گفت سرماخورده ومریض است وتازه از دکتر آمده . پسر منهم تازه از سرکار اومده بود مادر

امیرحسین اصرار کرد و دوتابچه هارا لباس پوشاند وبرد منزل پدرش که ببینه برادرش چشه !درحالیکه هنوز

 شام نخورده بودیم وامیرحسین داروهایش رانخورده بود.

البته من درک میکنم این طبیعی است و چون خواهر ندارد خیلی نگران خانوادهاش بعد از فوت مادرش

 است . ولی دلم خیلی برای نوه هایم میسوزد اینها که تقصیری ندارند وهمه توجه مادرشان رامی

 خواهند مخصوصا امیرحسین که اغلب اوقات داروهایش را بموقع مصرف نمیکندو خواهرش که دندان هم

درآورده و خیلی لاغر شده است والان درهشت ماهگی است وباید غذا بخورد او اصلا بفکر نیست

وهمچنان فقط شیر به او میدهد .اگر بخانه مابییند من آنروز برای بچه ها غذای مناسب سنشان می پزم

وگرنه او اصلا این کاررا انجام نمیدهد .وحتی داروهای امیرحسین را یادش نمی ماند کهبموقع

بدهد.

شمارابخدا دعا کنید این بچه سالم وخوب بشود

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)