اتمام کاردرمانی
امروز همه کارهایی راکه قبلاباوسایل تمرین می کردیم تقریبا تمام شد و دیگر
امیرحسین هیچ تمرینی با واکر وتوپ و پله ندارد فقط ویبر و ورزش ونرمشی که
کارشناس کاردرمانی انجام می دهد باقی مانده است که طبق نظریه کارشناس این
کارها باید تازمان بهبودی کامل امیرحسین ادامه داشته باشد و شلی ولختی ماهیچه
هاوعضلات ازیین برودکه این از دونظر حائز اهمیت است ١) بهبودی نسبی حاصل
شده و از نظر تحرک به همسن وسالان خودش رسیده است .
٢)وقت من آزاد میشود چون از اول مهر دوباره دانشگاه می روم و درمقطع
کارشناسی ارشد ادامه تحصیل میدهم .
البته این لطف خداوند است که امیرحسین به درمان جواب داد و تقریبا خوب شد. من در
کاردرمانی بچه هایی رادیدم که پیشرفتشان مثل امیرحسین نبود و هنوز خوب نشده
اند .
درکاردرمانی بچه های ز یادی هستند ولی امیرحسین به دخترها بیشتر توجه دارد
(البته فکر میکنم بیشتر به خاطر خواهرش باشد) .
حرف که نمی زند ولی باخنده واشاره و کلمات نامفهوم بادخترها ارتباط برقرار میکند و اورابه من نشان میدهدو میگوید نی نی
این عکس دختری است که او باهاش دوست است.
عزیز دلم امیرحسین تازگی خیلی حواسش به اطرافش جمع شده وهر کاری که
بزرگتر ها انجام میدهند اوهم دوست دارد انجام دهد چند وقت پیش خواهرم یک کلاه
گیس خریده بود وهمه یکبارسرشان گذاشتند وخودرا درآینه دیدند اوهم خواست که
کلاه گیس را سرش بگذاردوقتی سرش گذاشت دوید طرف آینه که برای همه خیلی
جالب بود . این هم عکسش !!