، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

امیرحسین مادربزرگ

التماس دعا

1391/5/7 14:55
نویسنده : مادربزرگ
918 بازدید
اشتراک گذاری

امروزشنبه ٧مردادماه١٣٩١و هشتم ماه رمضان ساعت یک بعداز ظهر

 است دارند اذان می گویند خیلی دلم گرفته و خیلی غصه دار هستم .

دیشب افطار منزل خواهرم بودیم درآنجابچه زیاد بود حتی بچه همسن

امیر حسین هم بود که کاملا حرف میزد وبرای دیگران شیرین زیانی

 میکرد ولی امیرحسین با  اشاره وحالت پانتومیم بادیگران  ارتباط برقرار

میکرد.

خیلی دلم گرفت و ناراحت شدم .البته من اینهمه ناراحت هستم

 مادرش اصلا عین خیالش نیست باورتان نمیشود کپسول جینکوسان

 امیرحسین مدتی است که تمام شده واو نگفته که من دوباره بخرم

 (بخاطر اینکه تاخیری در خرید ودرمان امیرحسین ایجاد نشود من گفتم

 دکترو داروی امیرحسین بامن ولی او حتی به خودش زحمت نمیدهد

 که اعلام کند فلان داروی امیرحسین تمام شده است ).

امیدوارم خدا عاقبت این بچه را بخیرکند و امیرحسین را در پناه خودش

قرار دهد .

ناگفته نذارم تومهمونی دیشب خانواده ای هم بودند که بچه دار نمی

 شدند وباهمین وضعیت خیلی سربسر امیرحسین میذاشتند من

ناشکر نیستم ولی امیدوارم امیرحسین هر چه زودتر خوب شود وبتواند

 حرف بزند.

بیایید امشب برای همه مریضها دعا کنیم .

 

امشب موقع افطار اون لحظه ای که عزیزان خودتونو دعامیکنید امیرحسین منم دعا کنید .

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

وانیا
7 مرداد 91 14:24
سلام به مادر بزرگ عزیز عمیر حسین جان گل پسرم قدر مامان بزرگ را بدون گلم میخوام بگم زیاد نگران نباشید توکل به خداکنید عزیز دلم شادو ارام باشید
مامان سید کوچولو
23 مرداد 91 3:46
البته باید شکرگزار باشین چون وضعیت کلی نوه تون قابل قبوله و بالاخره اون هم به حرف میاد. بچه هایی دنیا میان با عقب افتادگی زهنی شدید... کر ولال...نابینا و.... اون ها هم که بچه دار نمیشن از حسودی شون بوده وگرنه از خداشون باشه یه بچه نصف امیرحسین گیرشون بیاد. پسر من 2 سالشه و هنوز حرف نمیزنه..